شعار زن زندگی آزادی شما چه رهاوردی برایمان دارد؟/آواری که بر زندگی زوج‌ها هوار می‌شود

تعارف نداریم؛ باید چشم هایمان را باز کنیم و بپذیریم که درپس شعار زن زندگی آزادی، چیزهایی نهفته است که بسیاری از مردم ما امروز به سبب فضای احساسی حاکم بر جامعه، آن ها را نمی بینند و تصور می کنند که آزادی زنان صرفا به برداشتن حجاب ختم می شود اما آیا با ورود تفکر غربی به زندگی هایمان، می توانیم از فجایع ناشی از آن جلوگیری کنیم؟

به گزارش نبأپرس، در اولین گزارش «شعار زن زندگی آزادی شما چه رهاوردی برای مان دارد؟!» چندتصویر از آزادی موردمطالبه معترضان را برایتان بازگو کردیم و درنهایت پرسیدیم که واقعا چنددرصد از مدافعان شعار زن زندگی آزادی موافق این تصاویر هستند و دلشان می‌خواهد جامعه به این سمت حرکت کند؟ اما امروز یکبار دیگر آمده ایم تا همین سوال را برای بار دوم از شما بپرسیم. البته اینبار یک تصویر بازتر از فرجام این شعار را پیش روی تان قرار خواهیم داد. حالا بیایید روزی را تصور کنید که به سبب همین شعار، بسیاری از پوشش ها از بین رفته، بی بند و باری بیش از پیش رواج پیدا کرده و حتی دیگر حریمی برای روابط بین زن و مرد باقی نمانده؛ به خوبی می دانید که در رابطه با از بین رفتن این حریم ها مبالغه نمی کنیم، زیرا طبق آنچه از تفکرات غرب گرایانه برمی آید، این تصویر قطعا یکی از ابعاد نهفته شعار زن زندگی آزادی خواهد بود. تصویری که حتی فکر کردن به آن، نه تنها برای ما حتی برای خود آن هایی که امروز این شعار را سر می دهند، می تواند رعب انگیز و کابوس گونه باشد. تعارف نداریم؛ باید چشم هایمان را باز کنیم و بپذیریم که درپس این شعار، چیزهایی نهفته است که بسیاری از مردم ما امروز به سبب فضای احساسی حاکم بر جامعه، آن ها را نمی بینند و تصور می کنند که آزادی زنان صرفا به برداشتن روسری ختم می شود اما آیا با ورود تفکر غربی به زندگی هایمان، می توانیم از فجایع ناشی از آن جلوگیری کنیم؟ به قول یکی از نمایندگان ولی فقیه«اگر روسری حذف شود، دغدغه شلوار را چه کنیم؟» شاید خیلی ها به این جمله خندیده و خیلی ها هم به فکر فرو رفته باشند که قطعا دسته دوم، عاقبت اندیش بوده و به خوبی می دانند سرانجام این شعار چیزی بسیار فراتر از برداشتن روسری ها خواهد بود!

پرده اول

چقدر حاضرید به همسران تان آزادی بدهید؟

واقعیت این است که مردان ایرانی حسابی روی همسرانشان تعصب دارند و زنان هم نسبت به مردان خود بسیار حساسند و این خصلت در میان همه زوج های ما فارغ از رده سنی رواج دارد. خصلتی که چندان حاصل باورهای مذهبی نیست و ریشه در یک فرهنگ عمومی دارد. به خوب یا بد بودنش کاری نداریم که البته بنا به هزار و یک دلیل، نباید منکر خوبی های متعادلانه این تعصبات باشیم اما مساله اینجاست که با چنین پیشینه ای از زوج های ایرانی، اگر قرار باشد بی حجابی در میان خانواده ها رخنه کند، قطعا پس لرزه های این تحول، روابط بسیاری از زوج ها را نیز به لرزه می اندازد. آن هایی که ادعای روشن فکری دارند، ممکن است در اولین واکنش بگویند«اصلا برداشتن حجاب چه ارتباطی به رابطه زوج ها دارد؟» پاسخ این سوال کاملا واضح است اما ما، بنا را بر روشن گری گذاشته و می خواهیم تصویری واقعی از این اتفاق را پیش رویتان قرار دهیم.

سوال این است؛ در فضایی که آزادی حرف اول را می زند و دیگر محدودیتی برای پوشش زنان وجود ندارد، همسران (زن و مرد) نسبت به این مساله چه واکنشی خواهند داشت؟ چند درصد از مردها آزادی بی قید و شرط همسرانشان در نحوه پوشش را می پذیرند و یا چنددرصد از زنان قبول می کنند که زنان دیگر در مقابل همسرانشان با حداقل پوشش ظاهر شوند؟ جالب است که وقتی با خانمی از جمع معترضان صحبت می کردیم، آزادی را صرفا در چارچوب برداشتن روسری می خواست و تصور روشنی از آینده این آزادی نداشت. او می گفت که به هیچ عنوان حاضر نیست مثلا جاری هایش و یا دوستانش با پوشش حداقلی و نامناسب در مقابل همسرش حاضر شوند! اتفاقا برخی مردها هم همین نگاه را به آزادی داشتند و می گفتند اجازه نمی دهند که زنان شان با هر لباسی در جمع ظاهر شوند!

گرچه برخی ها مثل این افراد، نگاهی سطحی به شعار زن زندگی آزادی دارند اما واقعیت چیز دیگری است و متاسفانه باید به این دست از زنان و مردان جامعه گوشزد کنیم که برفرض محقق شدن این آزادی، دیگر شما تعیین کننده نیستید و عملا این آزادی، حد و مرزی ندارد و برداشتن روسری مقدمه ای است برای تغییر سبک پوشش با سرانجامی به نام بی بند و باری؛ محصول آفت زده ای که اکثر زوج ها حتی آن هایی که اعتقادی به حجاب ندارند و دم از روشن فکری می زنند، خیلی زود از آن منزجر خواهند شد و درنهایت نیز جرقه اختلافات زناشویی زده می شود، زیرا هریک از زوجین، آزادی موردنظر خود را حقی مسلم می داند و اگر تفاهم حاصل نشود، کار به مجادله های جدی کشیده می شود. پس باید باور کنیم که شکستن قبح حجاب با برداشتن روسری، تازه اول راه است برای هزار و یک اتفاق دیگر.

پرده دوم

آزادی زنان یک تیغ دولبه است

شاید باورکردنش سخت باشد و خیلی از مدافعان این شعار تصور کنند که ما به سیاه ترین شکل ممکن درحال تصویرسازی آزادی موردنظر آن ها هستیم اما اگر هریک از ما نگاهی به سبک زندگی غربی یا اصلا نگاهی به آدم های به اصطلاح روشن فکر دور و برمان با حکایت های رنگارنگ زندگی شان بیندازیم، حتما متوجه می شویم که چه چیزی بعد از شعار زن زندگی ازادی در انتظارمان است و عملا دلخوری میان زوجین و ایجاد اختلافات میان آن ها، خوشبینانه ترین پیامد این آزادی خواهد بود.

 همانطور که دین اسلام در آیات و روایات مختلفی به مساله بی حجابی و آسیب های بسیاری همچون از بین رفتن آرامش روانی، ابتذال زن و سقوط شخصیت او، تحریک نابه جای مردان، گسترش فحشا و فساد و… اشاره کرده، قطعا دیر یا زود، ترکش های بی حجابی به زندگی همه آن هایی که مدعی آزادی هستند، برخورد خواهد کرد، زیرا این افراد به طبع ارتباط خوبی با باورهای دینی و ترس از خداوند ندارند و درپی همین بی اعتقادی نیز خواه ناخواه به سمت بداخلاقی های شرعی با جنس مخالف پیش می روند و آنوقت است که معنای واقعی آزادی غیرمشروع درک خواهد شد.

به زبان ساده تر می توان اینطور گفت که این آزادی یک تیغ دولبه است و همانقدر که به زنان خواهان آزادی، قدرت انتخاب در نوع پوشش و رفتارشان را می دهد، همانقدر هم زنان آزاد را در مقابل دیدگان مردان شان می گذارد و این یعنی یک آزادی خودخواسته اما مخرب که به سبب برداشته شدن بسیاری از حریم های ظاهری و باطنی میان زنان و مردان، می تواند کانون بسیاری از زندگی های مشترک را از هم بپاشد. وقتی که زن ها با هرپوششی و بدون هر قید و بندی در جامعه، محافل دوستانه و خانواده ظاهر شوند، عملا فرصت هایی که نباید را برای خود و مردان دور و برشان فراهم می کنند و درنتیجه پرده های حیا کنار رفته و نگاه جنسیتی به زنان که محصول بی بندوباری است، بیش از پیش جان می گیرد و آسیب های پس از آن نیز از راه می رسد که ورود نفر سوم به رابطه زوجین، بخشی از همین آسیب هاست. قطعا هیچ کس دلش نمی خواهد در بطن خانواده، این اتفاق ناخوشایند را تجربه کند اما به هرحال در زمانی نه چندان دور، این آسیب تلخ به لطف آزادی نصیب طرفداران آن خواهد شد!

پرده سوم

خیانت و طلاق، محصول آزادی نامشروع زنان

سال ها قبل، با اینکه شاهد اعتقادات دینی و مذهبی بیشتر و بی بند و باری کمتر بودیم، طلاق تلخ یکی از دخترهای فامیل، درس عبرتی شد برای همه زوج های جوان تا بیشتر حواس شان را به زندگی هایشان بدهند و از دوستی های مسموم فاصله بگیرند. متاسفانه این طلاق حاصل روابط آزادانه و ناسالم دوست عروس با داماد بود و درنهایت نیز ثمره اش شد میوه گندیده خیانت و مهر طلاق. نکته قابل تأملی که در مورد این زوج وجود داشت، همین مساله بی حجابی و بی اعتقادی به باورهای مذهبی بود. با اینکه همه فامیل اهل دین و ایمان بودند، این دخترجوان، تمایلی به رعایت حدود شرعی نداشت و بعد از ازدواج نیز تقریبا تمام شب هایشان نیز با دورهمی های نامتعارف دوستانه سپری می شد و به خیال خود، به دوستان بی بند و بارش کاملا اعتماد داشت تا اینکه در کمتر از یکسال، خبر طلاق او به علت خیانت داماد با یکی از دوستان عروس به گوش اقوام رسید و سرانجام این آزادی نیز برای خود او کاملا روشن شد!

مشابه این حکایت آن قدر زیاد است که احتمالا گوش مان از آن ها پر شده و هربار هم سری از تاسف تکان داده ایم اما تک تک این حکایت ها می تواند درس بزرگی باشد برای همه آن هایی که امروز شعار آزادی سرداده اند. موضوع اینجاست که براساس آمارهای موجود، اکثر خیانت ها و طلاق ها در خانواده های اتفاق می‌افتد که اعتقادی به پوشش و حریم روابط بین زن و مرد ندارند. به واقع این آمار، زنگ خطری است برای همه آزادی طلبانی که حتی حاضر نیستند برای لحظه ای به رهاوردهای این شعار مخرب فکر کنند. آیا اگر عمق شعار زن زندگی آزادی برای این افراد روشن شود، آن ها بازهم حاضرند پیامدهای ناشی از آن را بپذیرند و خوشبختی شان را با آزادی تاخت بزنند؟ قطعا پاسخ روشن است اما متاسفانه در این روزها و با ایجادی فضایی احساسی در جامعه، گوش شنوایی برای واقعیت ها وجود ندارد و هرکس صرفا به تصورات ناقص خود از آزادی بسنده می‌کند که همین نیز می تواند آینده پرچالشی را پیش روی آن ها قرار دهد.

شاید با خواندن این گزارش کامتان تلخ شده باشد اما این، فقط یکی از رهاوردهای شعار زن زندگی آزادی است و در پس این شعار، رهاوردهای بسیار تلخی نهفته که مستقیما خانواده ها را نشانه می گیرد و آینده خانواده بزرگ تری به نام ایران را.

منبع: فارس، نفیسه خانلری

پایان پیام/


لینک خبر:



دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

14 − ده =

دکمه بازگشت به بالا