معنای اقدام جدید آمریکا در احیای معافیت برنامه هستهای ایران چیست؟
دولت آمریکا و رسانههای همسو با آن در تلاش هستند اقدام جدید امریکا در بازگرداندن بخشی از معافیتهای تحریمی برنامه هستهای ایران را نوعی حسن نیت جا بزنند، حال آنکه شواهدی دیگر نشان میدهند که این تعبیر درست نیست.
به گزارش نبأپرس، وزارت خارجه آمریکا جمعه شب اعلام کرد که این کشور با اعمال برخی معافیتهای تحریمی، شرایطی را فراهم کرده که کشورها و شرکتهای خارجی بتوانند با ایران در پروژههای نیروگاه اتمی بوشهر، نیروگاه آب سنگین اراک و راکتور تحقیقاتی تهران همکاری کنند.
برخی از رسانههای کشورهای غربی و تبع آنها رسانههای داخلی از اقدام دولت آمریکا به عنوان «لغو تحریمها» یاد کرده و مدعی شدهاند که اقدام واشنگتن با هدف نشان دادن حسن نیت به ایران جهت تسهیل مذاکرات هستهای در وین صورت گرفته؛ در حالی که بررسی دقیقتر اقدام آمریکا نشان میدهد که این ارزیابی صحیح نیست.
اقدامی که دولت آمریکا انجام داده در واقع رفع تحریم نیست بلکه معافیتهای مربوط به برخی از همکاریهای هستهای با ایران را مجدداً احیا کرده است. این معافیتها خردادماه سال 1399، یعنی حدود دو سال بعد از خروج آمریکا از برجام در دوران ریاستجمهوری «دونالد ترامپ» لغو شده بود.
با آنکه برخی از رسانههای غربی به سیاق همیشه تلاش کردهاند این اقدام آمریکا را نشانهای از حسن نیت طرفهای غربی در مذاکرات رفع تحریمهای وین جا بزنند نگاهی عمیقتر به برخی واقعیتها نشان میدهد که به هیچ عنوان نمیتوان چنین تعبیری از بازگرداندن این معافیتها ارائه کرد.
برای درک اینکه اقدام جدید دولت آمریکا تا چه اندازه با آنچه با انجام اقدامات عملی جهت تضمین مزیتهای اقتصادی برای ایران از خلال اجرای برجام فاصله دارد یادآوری این نکته کافی است که حتی در دولت ترامپ که برای اجرای تحریمهای اقتصادی علیه ایران شتابزدگی خاصی داشت لغو این معافیتها دو سال طول کشید.
در واقع علت اینکه ترامپ تا دو سال بعد از خروج از برجام کماکان این معافیتها را تمدید میکرد این بود که واشنگتن از یک سو میدانست که صدور مجوز برای همکاریهای بینالمللی با پروژههای نیروگاه اتمی بوشهر، نیروگاه آب سنگین اراک و راکتور تحقیقاتی تهران فاقد مزیت اقتصادی برای طرف ایرانی است و از سوی دیگر، ادامه این همکاریها- آنطور که روزنامه واشنگتنپست در آن زمان نوشته بود- «پنجرهای ارزشمند برای کسب اطلاعات درباره برنامه هستهای ایران» به شمار میرود.
آنطور که از رفتار دولت ترامپ هم برمیآید این معافیتها بیشتر از آنکه به نفع ایران باشند به نفع طرف آمریکایی هستند و لذا گام فعلی دولت بایدن را نه تنها نمیتوان نشانه امتیاز به ایران در نظر گرفت، بلکه بایستی آن را یکی دیگر از بازیهای آمریکا برای انداختن توپ در زمین ایران و مقصرنمایی در نظر گرفت.
در حالی که اکنون به قرینه شواهد مختلف مشخص است که اصلیترین مانع در پیشرفت مذاکرات وین انعطافناپذیری طرف آمریکایی در زمینه رفع همه تحریمهای اعمالشده علیه ایران است، آمریکا با تمدید معافیتهایی که راه را برای عقبگرد از پیشرفتهای هستهای ایران باز میکند همزمان هم این پیام را ارسال کرده که نخستین گام در اجرای کامل برجام منوط به انجام اقداماتی از سوی ایران است و هم همانند چند ماه گذشته، برای ادامه بازی مقصرنمایی و انداختن توپ به زمین ایران زمینهسازی کرده است.
«ند پرایس»، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا نیز شب گذشته در توییتر در واکنش به تلاشهای برخی مخالفان برجامی در آن کشور درباره «کاهش تحریمها» مجبور شد به این مسئله که گام جدید به منزله رفع تحریم نیست اشاره کند. او در توییتر نوشت: «ما به ایران تخفیف تحریمی ارائه ندادیم و تا زمانی که ایران به تعهداتش ذیل برجام برنگردد این کار را نخواهیم کرد. ما دقیقاً همان کاری را کردیم که دولت پیش انجام داد: به شریکان بینالمللیمان اجازه دادیم به مخاطرات فزاینده منع اشاعهای و ایمنی هستهای در ایران رسیدگی کنند.»
مقامهای جمهوری اسلامی ایران پیش از این تصریح کردهاند آمریکا تنها در صورت رفع تمامی تحریمها به صورتی که قابل راستیآزمایی باشد میتواند به برجام بازگردد. روال گفتوگوها در هفتههای گذشته حاکی از آن بوده که آمریکا و طرفهای غربی هنوز برای برداشتن این گام آمادگی نداشتهاند و به جای آن، عملیاتهای روانی-رسانهای را در دستور کار قرار دادهاند.
از نظر ایران، رفع قابل راستیآزمایی تحریمها با توجه به تجارب اجرای برجام در 6 سال گذشته حائز اهمیت زیادی است. اکنون در پرتو تجربههای مختلف به دست آمده از حوادث پیرامون برجام در 6 سال گذشته این استدلال متقن به نظر میرسد که روالی که هیأت حاکمه آمریکا و به موازات آنها کشورهای غربی در تعلیق موقت تحریمها در دستور کار داشتند ایجاد «شیرینیهای آدامسی» برای ایران از تجربه رفع تحریمها بود: یعنی ایجاد تجربههای خوشایندی که کوتاهموقت و گذرا است اما بعد از بین رفتن، طرف مقابل را به جستجوی دوباره آن شرطی میکند.
به عبارت دیگر، طرفهای غربی به دنبال آن بودند که رفع تحریمها به شیرینیهای زودگذری مانند آزادسازی بخش اندکی از داراییهای ایران و یا خرید چند هواپیما محدود شود اما هر گاه سخن از دلیل عدول غربیها از گشایش در مراودات بانکی یا تسهیل روابط تجاری با ایران به میان میآمد، مسئله به سیاستهای موشکی و منطقهای ایران گره زده میشد تا راه برای اجرای برجامهای 2 و 3 باز شود.
نتیجه این راهبرد این بود که طرفهای غربی در طول 6 سال گذشته توانستند به بهانههای مختلف از محقق کردن مزایای اقتصادی برای ایران شانه خالی کنند و دولت سابق ایران در هدفش برای محقق کردن «رفع تحریمها» عملاً ناکام بماند. در دور جدید مذاکرات رفع تحریمها که در وین جاری است، رویکرد دولت ایران به طور اساسی تغییر کرده و هدف از اولویت دادن به «رفع تحریمها» به سمت «خنثیسازی تحریمها» تغییر پیدا کرده، در عین حال که رفع تحریمها هم هنوز در دستور کار قرار دارد.
دولت سیزدهم در مدتی که از حضورش در قدرت میگذرد تلاش کرده برای هر مسئله سیاست خارجی یک پیوست اقتصادی تعریف کند و نمونه آن تلاش دولت برای عضویت در سازمانهای بینالمللی مانند سازمان شانگهای و تکمیل روند عضویت در اتحادیه اوراسیا و شکلدهی پیوندها و پیمانهای دوجانبه یا چندجانبه اقتصادی در قالب سیاست خارجی است.
افزایش فروش نفت در ماههای اخیر با وجود تحریمهای نفتی و تلاش آمریکا برای کاهش فروش نفت ایران نیز نشان داده که ایران تسلط خوبی بر راههای دور زدن تحریم پیدا کرده است. پایگاه بلومبرگ روز گذشته گزارش داده بود چین واردات نفت خام از ایران و ونزوئلا را در سال 2021 افزایش داده است.
با این تفاصیل، میتوان انتظار داشت اقدام نمایشی جدید آمریکا تأثیری در موضع مذاکرهکنندگان ایرانی برای پیگیری حقوق ملت ایران نداشته باشد، مگر آنکه آمریکاییها واقعاً تغییر رفتار بدهند و در روزهای آینده آماده انجام اقدامات عملی برای رفع تحریمها باشند.
انتهای پیام/
لینک خبر: