هشدار آیت الله بهجت(ره): آنچه معاویه و یزید بالفعل داشتند، ما بالقوه داریم
آیت الله بهجت(ره) میفرمود: آنچه معاویه و یزید بالفعل داشتند، ما بالقوه داریم. خیلی به خود مغرور نشویم. اینطور نیست که آنها از جهنم آمده باشند و ما از بهشت. برای ما امتحان پیش نیامده تا معلوم شود که با امام حسین علیهالسلام هستیم، یا با یزید.
به گزارش نبأپرس، آیت الله العظمی محمدتقی بهجت رحمهالله علیه نسبت به اقامه عزا و تشکیل جلسات روضه و هیئت در ماه محرم تأکید و اهتمام بسیاری داشتند. به طوری که سالها مجلس امام حسین (ع) در منزل ایشان برگزار میشد و آن عالم وارسته از میهمانان هیئت استقبال محترمانهای میکردند. ایشان بارها در جلسات خود و یا در دیدارهای عمومی با مردم تأکید داشتند که در عبادتها به درگاه خدای متعال و عرض ارادت به محضر اهل بیت علیهم السلام باید جانب ادب، خلوص و تواضع رعایت شود تا انشاءالله مورد قبول درگاه حضرت حق قرار بگیرد.
نبأپرس در ایام عزاداری ماه محرم، به بازخوانی بخشهایی از سخنان ارزشمند آن عالم وارسته و عبد صالح خدا پرداخته است.
این مطالب گزیدهای از سخنان این عالم بزرگوار و حکیم است که پس از تائید دفتر ایشان، در کتابی با عنوان «در محضر حضرت آیتالله بهجت» به کوشش محمدحسین رخشاد در قالب سه جلد توسط انتشارات مؤسسه فرهنگی سماء منتشر شد.
آنچه معاویه و یزید بالفعل داشتند، ما بالقوه داریم
سعد وقاص، پدر عمر سعد، قاتل امام حسین علیهالسلام، با اینکه از اصحاب شورا بود و با امام علی علیهالسلام بیعت نکرد و از معاویه هم مهمتر بود. وقتی به معاویه رسید، گفت: «أَلسَّلامُ عَلَیکَ أَیُّهَا المَلِک!؛ درود بر تو ای پادشاه!»
معاویه به او اعتراض کرد که چرا «امیرالمؤمنین» نمیگویی؟ گفت: از این راهی که تو این منصب را بهدست آوردی، اگر به من میدادند، نمیپذیرفتم!
آنچه معاویه و یزید بالفعل داشتند، ما بالقوه داریم. خیلی به خود مغرور نشویم. اینطور نیست که آنها از جهنم آمده باشند و ما از بهشت. به خدا پناه میبریم! برای ما امتحان پیش نیامده تا معلوم شود که با امام حسین علیهالسلام هستیم، یا با یزید.
از این بدتر کردند…
روضهخوان از مصائب کربلا میخواند. بنده خدایی هم از تهران آمده بود. نشسته بود کنار آقا و زیر لب مدام به روضه اشکال میگرفت.
میگفت: «اینجا را دارد اشتباه میگوید… اینطور که میگوید، نبوده» و…
آیت الله بهجت(ره) سر بلند کرد و گفت: «چی میگی آقا؟! از این بدتر کردند! بدتر هم کردند.»
شمر از قتل سیدالشهدا علیه السلام نادم نبود!
از کلمات شمر ملعون بعد از جریان قتل حضرت اباعبدالله علیه السلام استفاده میشود که تائب و نادم نبود، بلکه چهبسا کار خود را قبیح هم نمیدانست!
میگوید: «أَطَعْنا وُلاتَنا…؛ ما از فرماندهان خود اطاعت کردیم…» در حالی که «إِنما الطاعَةُ فِی الْمَعْرُوفِ؛ تنها در کارهای خوب باید از دیگران اطاعت نمود.»
قتل امامی که خیرخواه قوم خود بود
آیا ممکن است ما ائمه اطهار علیهم السلام را با «هَلْ مِن مزِید؛ آیا زیادی هست؟» و با مزایده بفروشیم؟ نه به قیمت کم، که ممکن است نفروشیم؟! چنانکه عمر سعد ملعون هم مجانی نفروخت، بلکه هرچه کرد از مُلک ری دست بردارد، دید نمیتواند. و شمر هم که از ابن سعد خبیثتر بود، بدون هیچ انفاذ حکمی فروخت و اقدام به قتل آن حضرت کرد و نگذاشت ابن زیاد ملعون با امام حسین علیه السلام کنار بیاید و صلح کند.
لذا وقتی ابن زیاد ملعون به شمر لعین گفت: «به امام حسین علیه السلام بگو باید تسلیم حکم من و یزید شوی بدون هیچ شرطی. اگر کرد هیچ، وگرنه کارش را تمام کن» شمر لعین به ابن زیاد ملعون گفت: «اگر کارش را تمام نکنی بر تو چیره میشود.»
او هم پذیرفت و برایش دعا کرد و گفت: «جَزاک الله مِنْ ناصِحٍ أَمینٍ! خداوند به تو که شخص خیرخواه و امانتدار هستی پاداش خیر دهد!»
مگر برادرش، امام مجتبی علیه السلام صلح نکرد؟ این حضرت هم صلح میخواست.
انتهای پیام/
لینک خبر: