پنجره دیپلماسی و توفان‌های آن/ چرا ایران به غنی‌سازی ۶۰ درصد رسید؟

آغاز غنی‌سازی ۶۰ درصدی اورانیوم در سانتریفیوژهای نطنز و فردو گرچه گزینه قاطع ایران در دفاع از حقوق هسته‌ای خود است اما مسیر رسیدن به این گزینه هم برخلاف آنچه غرب مدعی آن است، مسیری قابل تأمل است.

 

به گزارش نبأپرس، دو قطعنامه شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی علیه ایران، دو واکنش قاطع تهران را درپی داشت و غنی‌سازی اورانیوم در سایت‌های نطنز و فردو را به غنای ۶۰ درصد رساند و نشان داد اهرم فشارهای سیاسی به بهانه‌های فنی کارایی خود را از دست داده است.

واکنش ایران به زیاده‌خواهی‌های غرب

زمزمه های پاسخ ایران به قطعنامه شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی از همان ساعات صدور این قطعنامه آغاز شد و گمانه‌زنی‌هایی را هم در پی داشت که با بیانیه روز دوشنبه یک آذرماه، سازمان انرژی اتمی ایران جزئیات آن روشن شد.

جمهوری اسلامی ایران در واکنش به قطعنامه صادر شده روز پنجشنبه ۲۶ آذرماه، شورای حکام، غنی سازی ۶۰ درصد اورانیوم را در سایت هسته‌ای فردو آغاز کرد.

این دومین سایت هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران است که در هفت ماه گذشته به چرخه غنی‌سازی ۶۰ درصد اورانیوم پیوسته است. براساس اعلام سازمان انرژی اتمی ایران، در سایت فردو تولید محصول اورانیوم UF۶ با غنای ۶۰ درصد، روند تعویض ماشین‌های سانتریفیوژ نسل اول با ماشین‌های پیشرفته ۶-IR و تجهیز سالن (B واحد یک) با ظرفیت ۸ زنجیره جدید آغاز شد. در سایت نطنز هم گازدهی به دو زنجیره جدید از ماشین‌های پیشرفته نوع ۴-IR و ۲m-IR و پاسیواسیون دو زنجیره دیگر از همین نوع و روند راه‌اندازی واحد B۱۰۰۰ با ظرفیت ۸ آبشار جدید آغاز شد.

پیش از این و در فروردین ماه سال جاری، جمهوری اسلامی ایران در راستای اجرای قانون مصوب مجلس در کاهش تعهدات برجامی به دلیل نقض این توافق از سوی غرب، غنی‌سازی ۶۰ درصدی را در سایت نطنز آغاز کرد که انگیزه اصلی آن اقدامات خرابکارانه رژیم صهیونیستی در سایت نظنز و حمایت آمریکا و اروپا از این اقدامات بود. قطعنامه پنجشنبه گذشته شورای حکام علیه فعالیت‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی درحالی صادر شد که به گفته «ناصر کنعانی» سخنگوی وزارت امور خارجه ایران، جلسات متعددی بین سازمان انرژی اتمی ایران و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در وین در جریان بود و طی هفته‌های اخیر هیأت سازمان انرژی اتمی ایران با نگاهی رو به جلو در حال گفتگو و تعامل با مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برای یافتن راه‌حلی عملی جهت حل‌وفصل موضوعات پیچیده و فنی پادمانی بود.

وزارت امور خارجه معتقد است هیچ دلیل موجه فنی یا فوریت پادمانی برای ارائه قطعنامه علیه ایران وجود نداشته و به همین دلیل است که «حسین امیرعبداللهیان» وزیر امور خارجه قطعنامه صادر شده را اقدامی غیرسازنده توصیف و تصریح کرد: «در حالی که دو هفته پیش هیاتی متشکل از مقامات وزارت امور خارجه و سازمان انرژی اتمی ایران به وین سفر و درباره همکاری نیرومندتر ایران و آژانس توافق کردند و دیدار سازنده‌ای را با رافائل گروسی، مدیرکل آژانس انجام دادند، ولی به یک باره در راستای تأثیرگذاری بر محیط داخلی و همچنین اعمال فشار حداکثری و در تداوم سیاست به شدت ریاکارانه این روزهای ایالات‌متحده امریکا قطعنامه‌ای را علیه ایران روی میز گذاشت و بار دیگر از آژانس سوءاستفاده سیاسی کردند».

چرا ایران به غنی‌سازی ۶۰ درصد رسید؟

جمهوری اسلامی ایران در قالب برنامه جامع اقدام مشترک(برجام) سال ۲۰۱۵ پذیرفت که درصد غنی‌سازی اورانیوم را به منظور اثبات حسن‌نیت خود ۳٫۶۷درصد نگه دارد. این درصد غنی‌سازی تا تیرماه ۹۸ یعنی یکسال و دو ماه پس از خروج یکجانبه آمریکا از برجام و تعلل تروییکای اروپا در عمل به تعهدات خود، ادامه یافت. در این تاریخ دولت جمهوری اسلامی در جریان دومین گام کاهش تعهدات خود در برجام، میزان غنی‌سازی را از ۶۷/۳ بیشتر کرد. جمهوری اسلامی ۱۵ دی ماه ۹۸ و در راستای گام پنجم کاهش تعهدات خود اعلام کرد که دیگر با هیچ محدودیتی در حوزه عملیاتی (شامل ظرفیت غنی سازی، درصد غنی سازی، میزان مواد غنی شده، و تحقیق و توسعه) مواجه نیست و پس از این برنامه هسته ای ایران صرفا بر اساس نیازهای فنی خود پیش خواهد رفت.

پیشروی برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی براساس نیاز و البته در چارچوب برجام تا فروردین ۱۴۰۱ ادامه یافت و در این تاریخ، تهران در واکنش به اقدامات خرابکارانه رژیم صهیونیستی در سایت نطنز، میزان غنی‌سازی خود را در این سایت به ۶۰ درصد رساند. در ادامه کارشکنی‌های غرب در مسیر هسته‌ای ایران و صدور دومین قطعنامه شورای حکام، جمهوری اسلامی در دومین سایت خود غنی‌سازی ۶۰ درصدی را آغاز کرد.

این سِیر، خلاصه‌ای از پرونده هسته‌ای ایران است که نشان می‌دهد تهران مدت‌ها به صورت یکجانبه به تعهدات خود پایبند مانده و درصد غنی‌سازی خود را حتی با وجود عدم اجرای آن‌ها از سوی غرب، تا مدت‌ها افزایش نداد. اما با تداوم روند زیاده‌خواهانه واشنگتن و همراهان اروپایی از یک سو و ماجراجویی های تل‌آویو، واکنش‌های قاطع خود را آغاز کرد.

بیش از دو دهه است که جمهوری اسلامی ایران به اشکال مختلف تلاش کرده است که تا به جهان نشان دهد که در پی دست‌یابی به سلاح هسته‌ای نیست. سال‌ها مذاکره، پذیرفتن نظارت‌های برجامی، پادمانی و حتی فراپادمانی بر فعالیت‌های هسته‌ای خود نشانه‌های حسن‌نیتی است که در گزارش‌های آژانس هم بارها مورد تاکید قرار گرفته است. واقعیت آن‌ است که رسیدن ایران به تصمیم غنی‌سازی ۶۰ درصدی، نه یک‌باره که پروسه‌ای بود که از همان اردیبهشت ۹۷ و در پی خروج «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور وقت آمریکا از برجام و در پی آن بازگشت تحریم‌ها و محدودیت‌ها علیه ایران بود. در این پروسه مهمترین عامل آغاز، زیاده خواهی‌ها و عهدشکنی‌های آمریکا و غرب بود و تهران در مسیر دفاع از حقوق خود قرار داشت و بر همین اساس اگر در پی مقصری برای رویدادهای اخیر می‌گردد، باید در سیاست‌های خود آن را جستجو کند.

واکنش غرب به آغاز غنی‌سازی ۶۰درصدی در فردو

نخستین واکنش مقامات آمریکا به موضوع افزایش غنی‌سازی در سایت فردو را تا حدودی می‌توان محتاطانه ارزیابی کرد. «آنتونی بلیکن» وزیر خارجه آمریکا گزارش‌ها درباره غنی‌سازی اورانیوم ۶۰ درصدی توسط ایران در سایت فوردو را غیرقابل تایید عنوان کرد و گفت: در حالی که همچنان معتقدیم بهترین راه برای حل چالش‌های ناشی از برنامه هسته‌ای ایران از طریق دیپلماسی است، ایران به دلایل مختلفی انتخاب کرده مسائل خارجی را وارد تلاش‌ها برای احیای توافق اتمی برجام کند».

«جان کربی» سخنگوی امنیت ملی کاخ سفید هم با ابراز نگرانی عمیق درباره موضوع مطرح شده از سوی ایران گفت: «ما قطعا دیدگاه خود را مبنی بر اینکه اجازه نخواهیم داد ایران به توانایی سلاح هسته‌ای دست یابد، تغییر نداده‌ایم».

تروییکای اروپا اما کاسه داغ‌تر از آش شدند! فرانسه، بریتانیا و آلمان در بیانیه‌ای مشترک افزایش ظرفیت تولید اورانیوم و درصد غنی‌سازی در فردو و نطنز را بیشتر از محدوده مشخص در برجام و در راستای میان‌تهی کردن توافق برجام دانستند، رئیس پارلمان اروپا از قطع ارتباط و گفت‌وگوهای مستقیم میان این نهاد و جمهوری اسلامی سختن گفت و در نهایت جیمز کلورلی، وزیر امور خارجه انگلیس هم درباره پرونده هسته‌ای و مذاکرات رفع تحریم‌ها هم گفت: «ما توافق بسیار منصفانه‌ای را در مارس امسال به ایرانی‌ها ارائه کردیم، آنها هنوز قرار است پاسخ بدهند». در پاسخ به این اظهارات وزیر خارجه انگلیس، امیرعبداللهیان در نشست خبری روز گذشته خود گفت: «متنی که الان روی میز قرار دارد در نتیجه گفت‌وگوهای چند ماهه در وین و ایده‌های مختلف در چندماه گذشته است؛ ما در سه موضوع همچنان با طرف آمریکایی تفاوت نظر و اختلاف دیدگاه داریم. طرفهای اروپایی با آمریکا هم نظر هستند؛ اما اتحادیه اروپا برای دستیابی به یک راه حل تلاش می‌کند».

سه کشور اروپایی درحالی مدعی میان‌تهی کردن توافق برجام از سوی ایران هستند که این توافق بارها و بارها از سوی آنها و دولت آمریکا، مورد تهدید و تعرض قرار گرفته است و به نظر می‌رسد لندن، پاریس و برلین فراموش کرده‌اند، از میان ۷ کشور متعهد به این توافق در سال ۲۰۱۵، آن دولتی که بر سر پیمان و تعهد خود باقی ماند، جمهوری اسلامی ایران بود.

ادعایی کهنه و بهانه‌ای تازه

شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در تازه‌ترین قطعنامه خود علیه ایران، مدعی وجود سه نقطه با آثار مواد رادیواکتیو در خاک ایران شده است؛ «شیان»، «ورامین» (تورقوزآباد) و «مریوان». این ادعا درحالی مبنای قطعنامه قرار گرفت که جمهوری اسلامی بارها تاکید کرده که در این نقاط فعالیت هسته‌ای نداشته و نخواهد داشت و اساسا به گفته «محمد اسلامی» رئیس سازمان انرژی اتمی یکی از نقاط مورد ادعایی، گاوداری است! این توضیحات اما برای جوسازان سیاسی آمریکا و اروپا مهم نیست و آنها در پی ایجاد زمینه‌ای برای کشاندن ایران به تنش و بازگرداندن قطعنامه‌های شورای امنیت است.

پنجره دیپلماسی چارچوب می‌خواهد

تصویب قطعنامه، افزایش تحریم‌ها و کارزار فشار ترکیبی علیه ایران با چاشنی عملیات روانی، در حالی از سوی کاخ سفید پیگیری می‌شود که به تعبیر آنها پنجره دیپلماسی همچنان باز است! این پنجره اما در حال حاضر تحت شدیدترین توفان‌های چند سال اخیر قرار دارد، بی‌آنکه چارچوبی برای ایستادن در برابر این بادها وجود داشته باشد. گره زدن پرونده ای فنی و حقوقی در ابعاد پرونده هسته ای ایران، به رویدادهای داخل کشور و اعتراضات تبدیل شده به اغتشاشات، مهمترین توفانی است که این پنجره دربرابر آن قرار دارد. تروییکای اروپا و آمریکا درحالی مذاکرات هسته ای را به بهانه اغتشاشات در داخل ایران متوقف کردند که موضوع اعتراضات ایرانیان داخلی و در حال پیگیری از سوی مسئولان است.

دومین توفان این پنجره در کنار سیاسی‌کاری‌ها، ادعاهای موهوم رژیم صهیونیستی علیه جمهوری اسلامی ایران است. ادعاهایی که قطعا با روی کار آمدن «بنیامین نتانیاهو» شدت هم خواهد گرفت و غرب اگر در عالم واقعیت و نه شعار در پی رسیدن به پنجره دیپلماسی است باید طوفان تیم «بی‌بی» را متوقف کند. از سوی دیگر این پنجره با انبوهی از سیاه نمایی رسانه‌هایی مواجه است که به صورت مستقیم و علنی ادعای دشمنی و تجزیه ایران را دارند و برای بسته نشدن پنجره دیپلماسی تروییکای اروپا و آمریکا باید فکری برای پروپاگاندای پترودلاری کنند.

 

انتهای پیام/


لینک خبر:



دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

15 − 6 =

دکمه بازگشت به بالا